سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پایگاه خبری دریچه
سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ...
درباره وبلاگ


سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ...
چهارشنبه 92 آذر 20 :: 10:20 عصر :: نویسنده : دریچه نویس
صراط:«پس از اینکه اصلاح‌طلبان توانستند در ائتلاف با میانه‌روها به بخشی از خواسته‌های خود در دولت یازدهم دست یابند اکنون به صورت جدی تصمیم دارند که در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان به صورت فعالانه وارد عمل شوند.

در همین راستا برخی چهره‌های با سابقه اصلاح‌طلب از حاج سید حسن آقای خمینی که سالیانی را در قم به تحصیل علوم حوزوی پرداخته خواسته‌اند خود را برای انتخابات خبرگان رهبری نامزد کند.

آنها حتی به وی توصیه کرده‌اند در صورتی که شورای نگهبان خواستار حضورش در آزمون علمی اجتهاد شد او در این آزمون هم شرکت کند تا مانعی برای نامزدی‌اش در انتخابات ایجاد نشود.

گفتنی است تولیت حرم امام (ره) تا کنون پاسخی به این درخواست اصلاح‌طلبان نداده است.»



موضوع مطلب :
چهارشنبه 92 آذر 20 :: 9:29 عصر :: نویسنده : دریچه نویس
احمد ناطق نوری رئیس فدراسیون بوکس و برادر اکبر ناطق نوری با حکم بیژن نامدار زنگنه مشاور وزیر نفت شد.

به گزارش دریچه به نقل از مهر، در حکم وزیر نفت به احمد ناطق نوری آمده است: "با عنایت به تخصص، تعهد و تجربیات ارزشمند جنابعالی به موجب این حکم به عنوان مشاور وزیر منصوب می‌شوید. امید است با اتکال به الطاف خداوند متعال به انجام امور محوله موفق و موید باشید."

رئیس فدراسیون بوکس در دوره سوم مجلس شورای اسلامی، مخبر کمیسیون انرژی، در دوره چهارم رئیس کمیسیون انرژی، در دوره پنجم نایب رئیس کمیسیون انرژی و در دوره هفتم عضو کمیسیون انرژی بود.

به گزارش جهان، پیش از این دو باجناق اکبر ناطق نوری هم وزیر راه و رییس بنیاد شهید در دولت تدبیر و امید دکتر روحانی شده بودند.




موضوع مطلب :
چهارشنبه 92 آذر 20 :: 6:34 عصر :: نویسنده : دریچه نویس

به گزارش دریچه ، کیهان در خبری ویژه نوشت : «جناب ظریف حال که وزیر شده‌اند بهتر است در قالب یک سیاستمدار باقی بمانند و مانند سیاستمداری پخته و سنجیده‌گو سخن بگویند».
سایت عصر ایران که از سایت‌های حامی دولت و نزدیک به اصلاح‌طلبان به شمار می‌رود، ضمن نقد اظهارات وزیر خارجه و تردید در پخته بودن وی نوشت: اینکه وزیر امور خارجه یک کشور، در مقام سخن گفتن از «دشمن»، بگوید دشمن ما «با یک بمبش می‌تواند تمام سیستم‌های نظامی ما را از کار بیندازد»، هیچ معنایی ندارد جز اینکه، چنین وزیری هنوز سیاستمدار نشده است... کدام عاقلی است که با شنیدن این جمله، دچار تعجب نشود و آن وزیر را به ناپختگی و بی‌تدبیری متهم نکند؟
در ادامه این نقد آمده است: تدبیر به یک معنا، علم عاقبت‌شناسی است و نگریستن به آخرالامر. آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه لابد بهتر از همه می‌داند که ایران، آمریکا را نه دوست بلکه دشمن می‌داند. بنابراین، بیان سخنانی که موجب تقویت روحیه «دشمن» و افزایش تنش در داخل کشور شود، ناشی از تدبیر و تأمل در عاقبت سخن نیست. حتی خواجه حافظ شیرازی هم می‌دانست کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش!
عصر ایران با طرح این موضوع که ظریف ظاهراً دنبال حرکت بر مدار محبوبیت در فضای مجازی و فیس‌بوکی است، می‌نویسد: انبوه لایک‌ها و کامنت‌های «محبان مجازی»، هر شخصیت مهجور ناگهان محبوب شده‌ای را می‌تواند از مسیر اصلی حرکتش خارج کند و به «بازی محبوبیت» بکشاند. آنچه بر خانم نعیمه اشراقی رفت، نمونه‌ای گویاست. خانم اشراقی با ظاهر و گفتاری که- به درست یا غلط- سنخیت چندانی با تصور عمومی از «اهل بیت امام» نداشت، محبوبیتی ناگهانی کسب کرده بود و آشکارا از حرکت بر مدار این محبوبیت لذت می‌برد. هم از این رو، حرفی زد که مشتاقان را خوش‌آید که ناگهان آن شد که شد!
نویسنده یادآور شد: علاوه بر این‌ها، اگر آقای ظریف واقعاً معتقدند «آنچه آمریکا از آن می‌هراسد، مقاومت مردم ایران است»، بد نیست در این نکته تأمل کنند که این «چهار تا تانک و موشک ما» از کجا حاصل شده است؟ آیا جز این است که بسیاری از جنگ‌افزارهای نظامی ایران، تولید داخل است؟ یکی از مصادیق مقاومت مورد اشاره جناب ظریف، همین «توان و قدرت دفاعی و نیروهای بسیجی» است. یعنی عده‌ای از متخصصان ارتش و سپاه و بسیج، با تفکر و تکنیک به تولید این سلاح‌ها رسیده‌اند. اگر آمریکا از تولیدات ناشی از تفکر و تخصص «مردم ایران» نمی‌ترسد، پس دیگر قرار است از چه چیز بترسد؟ اگر توان نظامی ایران در حد کویت بود، که تا الان صد بار به ایران حمله شده بود و بساط فعالیت‌های هسته‌ای ایران هم جمع شده بود. چرا اسرائیل به عراق حمله کرد و هنوز به ایران حمله نکرده است؟ برای اینکه تل‌آویو برآوردی از توان نظامی ایران دارد به همین دلیل از درگیری نظامی با ایران می‌هراسد.




موضوع مطلب :
چهارشنبه 92 آذر 20 :: 6:2 عصر :: نویسنده : دریچه نویس
ناگفته‌های سنجابی از مسعود و مریم رجوی

به گزارش دریچه به نقل از جوان، با توجه به موج فرارها از تشکیلات سازمان، به نظر می‌رسد اعضا از این شرایط استقبال کنند اما سران سازمان به شدت مقاومت می‌کنند تا در این جریان اسیران در زنجیر خود را که مجاهد معرفی می‌کنند از دست ندهند.

قطعاً سران سازمان منافقین به خوبی می‌دانند که در صورت خروج از عراق نمی‌توانند چنین تشکیلات بسته‌ای داشته باشند و به زودی دچار فروپاشی خواهند شد. ماهیت ورود سازمان نفاق به عراق که جهت کمک به صدام در جنگ تحمیلی هشت ساله با ملت ایران بود،‌ ما را بر آن داشت تا با توجه به خروج ذلت‌بار آنها از این کشور، گفت‌وگویی را با مریم سنجابی، عضو شورای رهبری سازمان منافقین که حدوداً دو سالی می‌شود از آنها جدا شده، ترتیب دهیم. وی متولد سال 1347 است و از 13 سالگی جذب سازمان شده و تا سال 1390 که عضو شورای مرکزی سازمان منافقین بوده با نفاق همکاری داشته است. سنجابی پس از ارتباط با نیروهای عراقی در سال 90 از اشرف گریخته و اعلام جدایی رسمی از شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین کرد و متن پیش رو حاصل گفت‌وگوی «جوان» با این عضو جدا شده است.

با توجه به اینکه شما رسماً در سال 65 وارد عراق و وارد فضای حرفه‌ای در سازمان منافقین شده‌اید کمی از آن دوران و علت انجام عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) از سوی رجوی برایمان بگویید.


اگر شما به اسناد و اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های سازمان دسترسی داشته باشید می‌توانید ببینید که رجوی از سال 60 چه در تحلیل‌های درونی و چه در بیانیه‌های رسمی همواره به این موضوع تأکید داشت که صلحی میان این دو کشور (عراق و ایران) اتفاق نمی‌افتد و مدام می‌گفت که رژیم آخوندی (جمهوری اسلامی ایران) نیاز مبرم و غیرقابل انکاری به جنگ دارد. این در حالی بود که متجاوز معلوم و مشخص بود که ایران به دنبال جنگ نیست بلکه نمی‌خواهد و نمی‌تواند با متجاوزی که تعداد زیادی از شهرها و قسمتی از خاک کشورش را در اختیار دارد، بر سر میز مذاکره بنشیند.

با تمام این موارد باز هم دولت جمهوری اسلامی به دنبال راهی برای اتمام جنگ بود. به همین خاطر وقتی قطعنامه 598 از سوی سازمان ملل و مجامع بین‌المللی ارائه شد و وقتی ایران مشاهده کرد در این قطعنامه، متجاوز مشخص و برگشت به مرزهای بین‌المللی آمده است، آن را پذیرفت اما رجوی در شرایطی از لحاظ جایگاه و شرایط حاکم بر دو کشور و همچنین سازمان قرار گرفته بود که حتی واقعیت پیرامون خود را نمی‌توانست درک کند و تحلیل واقعی ارائه دهد.

زمانی که پذیرش قطعنامه از سوی ایران اعلام شد، تمام استراتژی جنگی رجوی به هم ریخت. صدام یک هفته وقت داشت تا نظر خود مبنی بر قبول یا رد قطعنامه را بدهد و سازمان کمتر از یک هفته وقت داشت تا عملیاتی که فروغ جاویدان نام گرفت را انجام دهد. در آن زمان رجوی از صدام خواست تا به او اجازه عملیاتی در اندازه فروغ را بدهد و صدام که برداشت اشتباهی از وضعیت ایران داشت،‌ یک حمله سراسری را ترتیب داده بود که رجوی را نیز در این تجاوز گسترده بازی داد.


اگر بخواهید فروغ جاویدان را در یک جمله برایمان تعریف کنید، چه می‌گویید؟

اگر بخواهیم فروغ جاویدان رجوی را در یک جمله عنوان کنیم، فکر کنم خیلی بهتر است از واژه فاجعه استفاده کنیم. فاجعه‌ای که به خاطر خودخواهی و دیوانگی مردی به نام رجوی اتفاق افتاد و تا تاریخ است کسی نمی‌تواند این فاجعه تاریخی را فراموش کند که مسبب همه آن مسعود رجوی است. کسی که بعدها تقصیر این فاجعه را به گردن نیروهای سازمان انداخت و در نشست‌هایی به نام تنگه و توحید که سلسله نشست‌های مفتضحانه و مضحکی بیش نبود نیروها را علت این شکست خواند.

این امر در حالی روی داد که تقریباً‌ 70 درصد اعضای رده بالا و فرماندهان سازمان در این طرح احمقانه رجوی کشته شده بودند و باقی‌مانده‌های این فاجعه متوجه شدند که جمهوری اسلامی ایران از چه پشتوانه مردمی برخوردار است. زنده‌مانده‌های فروغ بعد از عملیات در شرایط بعد از خودکشی سازمان به‌ دست رجوی بودند و کاملاً در شوک قرار داشتند.


در صحبت‌هایتان پیوسته رجوی را به عنوان محور فعالیت‌های سازمان قرار می‌دهید، آیا مسعود هنوز هم تصمیم‌گیرنده اصلی است یا اینکه اطرافیانش مانند ابریشم‌چی و داوری و محدثین نقش بیشتری در تشکیلات پیدا کرده‌اند؟


همانطور که می‌دانید به‌دنبال دگردیسی که در سازمان مجاهدین در سال 1364 اتفاق افتاد، مرکزیت سازمان منحل شده و به دنبال آن رجوی اعلام کرد که وی مسئول اول سازمان می‌باشد و کادر مرکزیت سازمان را تبدیل به هیئت اجرایی کرد. یعنی اینکه همه اعضای باسابقه و قدیمی سازمان، اعضای هیئتی شدند که فقط کارهای اجرایی را به عهده داشتند و از آن‌ زمان رجوی خود را رهبر بلامنازع سازمان نامید.

وی تا سال 68 مسئول اول سازمان نامیده می‌شد و مریم عضدانلو را نیز هم ردیف خود اعلام نموده بود، ولی در سال 68 و پس از شکست ایده‌های نظامی، وی در حمله به ایران پا را فراتر گذاشته و تمامی اشتباهاتش را به گردن بقیه مسئولان سازمان انداخت و حتی مریم رجوی را در سطحی پایین‌تر نشاند و تنها خود را یگانه رهبر عقیدتی معرفی کرد. پس از آن در 24 سال گذشته در تمامی آموزش‌های تشکیلات و ایدئولوژیک سازمان همواره اینگونه به افراد گفته می‌شد که مسعود رجوی سال‌های نوری با شما فاصله دارد! و برترین مقام در سازمان است که حتی کسی توان درک وی را ندارد و همواره خود او نیز به خودخواهانه‌ترین زبان در اکثر بحث‌های سیاسی و تشکیلاتی خطاب به کل اعضای سازمان می‌گفت که درک شما از مسائل ماکزیمم دو درصد است! و برای اثبات این موضوع در بسیاری از مواقع بالاترین مسئولان سازمان را نیز مجبور به اظهار عقیده در جمع‌های عمومی می‌کرد. این یک حرکت آگاهانه و حساب شده بود که رجوی می‌خواست تمامی قدرت سازمان در دستان وی بوده و هیچ‌کس نیز یارای مخالفت با وی را نداشته باشد.

هر کدام از مسئولان قدیمی و هم‌طراز خود رجوی نیز کوچک‌ترین مخالفتی با وی می‌کردند، به‌سرعت از صحنه حذف شده و به پایین‌ترین مدارهای سازمان منتقل می‌شدند. مهدی افتخاری، محمد حیاتی، حمید عطایی و... نمونه‌هایی از این دست هستند.

رجوی بسیار خودکامه و قدرت‌طلب است، طوری که خود را برتر از هر رهبری در دنیا دانسته و معتقد است که فقط عقاید و نظرات وی درست است، در رابطه با مردان در جلسات درونی مستمر آنها را زیر علامت سؤال می‌برد و در رابطه با زنان نیز مستمراً تحقیر می‌کرد؛ یعنی حتی به تمام اعضای سازمان با دیده شک می‌نگرد و از همه نگران است!

در رابطه با مقر سازمان و فعالیت آنها در اروپا توضیح دهید، فعالیت‌های سازمان در اروپا چگونه بود؟ تا به حال به آنجا رفته‌اید؟


من تاکنون به اروپا نرفته‌ام ولی آنچه از فعالیت‌های فرقه در اروپا مشاهده می‌شود، بر روی سه محور اصلی سوار است، در مرحله اول کارهای تبلیغی و جذب کردن یک سری مقامات خارجی از قبیل سناتورها و مقامات سابق و اسبق کشورها به هر طریق (از طریق پرداخت پول‌های کلان و تطمیع یا نشان دادن چهره غیرواقعی از سازمان و...)؛ به‌عنوان مثال از سال 2003 تاکنون دولت عراق به طور قانونی و رسمی طبق قوانین خودش خواستار خروج سازمان مجاهدین از کشورش شده است ولی سازمان مجاهدین حدود 10 ‌سال است این درخواست عراق را زیر پا گذاشته و در هر سرفصلی سعی می‌کند برای دلایل عدم خروج از عراق پشتیبانی مقامات خارجی را به دست بیاورد.

در محور دوم کار فرقه در اروپا جمع‌آوری کمک مالی و حل‌وفصل مسائل تدارکاتی و تجهیزاتی و کارهایی از قبیل پولشویی و پشتیبانی کمپ موجود در عراق می‌باشد. مرحله سوم فعالیت سازمان در اروپا نیز به گسترش، جذب نیرو و تبلیغ ایدئولوژی به صورت غیرواقعی و 180درجه عکس آن چیزی که در درون تشکیلاتش است، بازمی‌گردد.

به‌عنوان مثال به هیچ وجه از وضعیت درونی تشکیلات، محدودیت‌ها، ناراضی بودن اعضا، ازدواج و طلاق‌های اجباری، جداکردن مادران از فرزندان، حق نداشتن تماس با خانواده و... صحبت نمی‌شود و آنها نیز اطلاعی ندارند، در حالی که این بخش، فاجعه درون تشکیلات است.


آیا نیروها واقعاً تصور می‌کردند که یک روز در مبارزه با جمهوری اسلامی پیروز خواهند شد؟


حدود 70 درصد نیروهای سازمان در فشار در داخل سازمان مانده‌اند و اعتقادی به تحلیل‌ها و مواضع سازمان ندارند. به دلایل مختلف و اینکه بیش از 27 سال است از دنیای بیرون اطلاعی ندارند و به صورت ایزوله و محصور در کمپ اشرف زندگی می‌کنند، نمی‌توانند تصمیم به خروج بگیرند. این نفرات دقیقاً می‌دانند که مواضع توخالی پیروزی و قدرت‌طلبانه رهبری سازمان فقط یک فریب است.


شما حتماً مسعود و مریم را ملاقات کرده‌اید، آنها چه؟ واقعاً تصور می‌کردند روزی پیروز می‌شوند؟ یا اینکه در پی حفظ همین شرایط بودند تا از منابع مالی که عایدشان می‌شود، استفاده کنند؟


در طول 27 سال گذشته مستمراً رجوی هر سال وعده پیروزی داد و هر سال می‌گفت سال سرنگونی رژیم ایران است و این در حالی بود که در کمپ اشرف و سایر شهرهای عراق با تمام قوا در حال ساختن قرارگاه‌های مختلف و ساختمان‌های ویژه برای رجوی بودند و حتی یک روز هم تعطیل نمی‌شد و تاکنون صدها هزار دلار پول صرف ساخت‌وساز و کارهای استقراری در عراق شده است.

بدون شک کسی که چنین اعمالی انجام می‌دهد، مشخص است بیش از هر کس خودش اعتقادی به تحلیل‌ها و نظراتش ندارد و این اظهار قدرت و بیان این موضع که هر سال گفته می‌شد امسال سال پیروزی است، تنها برای روحیه دادن و نگه داشتن نیروها بود.




موضوع مطلب :
چهارشنبه 92 آذر 20 :: 8:58 صبح :: نویسنده : دریچه نویس

به گزارش دریچه به نقل از کیهان، نوول ابزرواتور در تحلیلی نوشت: اسرائیل دیگر توان حمله به ایران را ندارد. این امر به منزله یک خودکشی است. اما بلافاصله پس از توافق ژنو، یک مقام عالی‌رتبه فرانسوی گفت، ما به مهمتر‌ین هدف مذاکرات رسیدیم. این کار قبل از هر چیز برای آرام کردن اسرائیل انجام شد که نگران از دست دادن انحصار هسته‌ای خود در خاورمیانه است.

این روزنامه همچنین از قول یک مقام فرانسوی خواستار پرهیز از ملعبه‌پردازی شده و می‌نویسد: شاید ده سال پیش نیز، زمانی که ویلپن و فیشر، وزیر خارجه آلمان، مذاکرات را با تهران آغاز کرده بودند، می‌توانستیم به چنین راه‌حلی دست یابیم. در آن زمان ایران هنوز سانتریفیوژهای خود را نصب نکرده بود. ولی دولت وقت آمریکا به ریاست جرج بوش مذاکرات را رد کرد و هیچ پیشرفتی حاصل نگردید. امروز وضعیت کاملا تغییر کرده، ایران 19 هزار سانتریفیوژ تولید و نصب کرده است.

در ادامه این تحلیل با اشاره به محدود شدن غنی‌سازی در ایران آمده است: البته این همه داستان نیست. فعلا تحریم‌های اصلی که اقتصاد ایران را تحت فشار گذاشته‌اند، کاهش نیافته یا لغو نشده‌اند.

تهران برای کاهش یا لغو این تحریم‌ها باید در توافق نهایی بپذیرد که حاشیه مانور اتمی خود را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. و در صورتی که رد کند؟

یک مسئول فرانسوی می‌گوید؛ «بلوایی که در این زمینه به راه می‌افتد، غیرقابل اجتناب خواهد بود» و اگر بپذیرد، همین منبع می‌گوید: «قدرت‌های جهانی خواستار بازرسی سرزده از تمامی سایت‌های هسته‌ای و توقف کامل مرکز اراک یا تعطیلی مرکز فردو خواهند شد.»




موضوع مطلب :

به گزارش مشرق، ابراهیم آقامحمدی نماینده مردم خرم‌‌آباد در مجلس در گفت‌وگو با فارس، از استعفای 7 نفر از 9 نماینده استان لرستان خبر داد.

وی علت استعفای این افراد را «اعتراض به بودجه تخصیص یافته به این استان برای سال آینده» عنوان و خاطرنشان کرد: این نمایندگان استعفای خود را تقدیم هیئت ‌رئیسه مجلس کرده‌اند.

نماینده مردم خرم‌آباد با انتقاد از اعتبارات اختصاص یافته در بودجه سال 93 به استان لرستان گفت:‌ با بررسی بودجه دریافتیم بحث محرومیت زدایی و توجه به استان‌های کمتر توسعه یافته، در آن لحاظ نشده است.

آقامحمدی با بیان اینکه در بودجه 93 اعتبارات لازم برای طرح‌های کلان استان لرستان در نظر گرفته نشده، افزود: اعتبارات کافی برای پروژه‌های عمرانی در بودجه سال آتی تخصیص نیافته که این مسأله باعث تعطیلی این پروژه‌ها خواهد شد.

وی لرستان را دارای رتبه نخست بیکاری در کشور معرفی کرد و متذکر شد: در چنین شرایطی ما دیگر حرفی برای گفتن به مردم نخواهیم داشت و چگونه می‌توانیم پاسخ مطالبات آنها را بدهیم.

نماینده مردم خرم‌آباد در مجلس با اشاره به جلسه امروز مجمع استان لرستان با معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌‌جمهور، اظهار داشت: در جلسه امروز وضعیت این استان را برای آقای نوبخت تشریح کردیم که او وعده داد طی جلساتی با حضور کارشناسان مباحث را بررسی کند.

آقامحمدی افزود: قرار است شنبه هفته آتی طی جلسه‌ای با آقای نوبخت و کارشناسان، بحث بودجه استان لرستان را مورد بررسی قرار دهیم.

وی گفت‌وگوی خود را با ذکر این جمله پایان داد که «استان لرستان در بودجه تحریم شده است».




موضوع مطلب :
یکشنبه 92 آذر 17 :: 10:34 عصر :: نویسنده : دریچه نویس

منبع : رچا




موضوع مطلب :
یکشنبه 92 آذر 17 :: 10:23 عصر :: نویسنده : دریچه نویس

برخی محافل رسانه‌ای داخلی و خارجی، مراسم تدفین نلسون ماندلا را بهانه دیگری برای هل دادن دکتر روحانی به سمت ملاقات با رئیس دولت شیطان بزرگ قرار داده‌اند. مراسم تدفین ماندلا احتمالا یک هفته دیگر در ژوهانسبورگ برگزار می‌شود.
روز گذشته در حالی که چند سایت‌ داخلی آرزوی خود برای چنین اتفاقی را تبدیل به گمانه و تحلیل می‌کردند، گاردین نیز نوشت با توجه به حضور سران کشورها در مراسم تدفین ماندلا شاید این مراسم به ملاقات روحانی و اوباما منجر شود. گاردین مدعی شد: روح آشتی‌جویانه ماندلا شاید بتواند مثلا فضایی را برای اولین دیدار میان اوباما و روحانی فراهم آورد. (برخلاف این ادعا رژیم مستکبر آمریکا در پی باج‌گیری و زورگویی است و نه آشتی‌جویی).
یادآور می‌شود رسانه‌های زنجیره‌ای همسو با شبکه تبلیغاتی آمریکا تلاش گسترده را به کار بسته بودند تا دکتر روحانی در جریان سفر به نیویورک و حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به طور تصادفی! با اوباما ملاقات کند. بعدها گفته شد ممکن است این دیدار در مهمانی‌ ناهار بان‌کی‌مون اتفاق بیفتد اما خبرها حاکی از آن بود که طرف غربی، میز شراب را بر اهمیت انجام چنین ملاقاتی ترجیح داده است.
با این وجود وسوسه گروه پیگیر ماجرا موجب، مکالمه تلفنی روحانی با اوباما در آخرین ساعات عزیمت به فرودگاه و بازگشت از نیویورک شد.
این اتفاق از جمله همان پیشامدهایی بود که مورد تذکر رهبر انقلاب - به عنوان رفتار نابه‌جا - قرار گرفت. نکته قابل تأمل بی‌صداقتی مقامات آمریکایی بود به نحوی که با وجود درخواست طرف آمریکایی برای این مکالمه، سوزان رایس ادعا کرد این تماس تلفنی با درخواست طرف ایرانی صورت گرفته است. دو روز بعد نیز اوباما با گستاخی تمام در ملاقات با نتانیاهو ادعا کرد همه گزینه‌ها به ویژه گزینه نظامی علیه ایران روی میز است.
با این وجود آقای روحانی اخیرا در مصاحبه با روزنامه فایننشال‌تایمز گفته بود اوباما را آدم مؤدبی یافتم(!)
اوباما طی هفته‌های اخیر بارها اعلام کرده که ساختار اصلی تحریم‌های شدید ضد ایرانی سر جای خود باقی می‌ماند و آمریکا به دنبال برچیدن برنامه هسته‌ای ایران است.

منبع : کیهان




موضوع مطلب :

به گزارش جهان ? سایت یکی از سران فتنه پس از آنکه از دیدار جمعی از افراطیون دانشجو با آقای هاشمی رفسنجانی به مناسبت روز 16 آذر خبر داده، مدعی شده است که ایشان در پاسخ به سوال برخی حضار درباره رفع حصر موسوی و کروبی گفت: "انشاءالله زیاد طول نخواهد کشید."

اواخر آبان ماه هم فرزند ارشد مهدی کروبی،‌ از دیدار فرزندان کروبی و میرحسین موسوی با هاشمی رفسنجانی خبر داده و گفته بود، آقای هاشمی در این دیدار ضمن ابراز تاسف از عدم تغییر شرایط کروبی و موسوی و رهنورد، گفته است "اگر اتفاقی برای این محصورین رخ دهد ننگش برای همیشه بر دامن این نظام خواهد ماند. صلاح و خیر نظام در این است که هرچه زودتر از آنها رفع حصر شود."

به گفته پسر کروبی "در پایان این دیدار آقای هاشمی از ما خواستند که سلام مخصوص‌شان را به آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد برسانیم."

تاکنون نه شخص آقای هاشمی و نه دفتر وی این اظهارات را تکذیب نکرده اند.

به نظر می رسد ضروری است که آقای هاشمی همانند فایل صوتی مهدی هاشمی و اظهارات جنجالی درباره سوریه، درباره این سخنان منتسب به خود اعلام موضع کند.

و اما چند سؤال از رئیس مجمع تشخیص مصلحت که این روزها با اظهارات عجیب و غریبش همواره مورد توجه رسانه ها خصوصاً فتنه گران و ضدانقلاب می باشند .

آقای هاشمی بفرمایند که مگر قرار است برای سران فتنه (که البته فقط این دو نفر تنها از سران فتنه نیستند بلکه افراد دیگری هم هستند که وابسته درجه یک آنان در روز انتخابات مردم را به ریختن در خیابانها تحریک کرده بودند) اتفاق خاصی بیافتد که ایشان نگران احوال آنها هستند ؟ مگر تا حالا نظام نازک تر از گل همه به اینان گفته است ؟

آقای رفسنجانی ! ننگ زمانی دامن نظام را گرفته بود که شما و امثال شما با سکوت معنادار خود از این فتنه گران حمایت کردید و با نامه بدون سلام خود خون به دل ولی امر مسلمین کردید.

آقای هاشمی ! چرا زمانی که فتنه گران در روز عاشورا هلهله کردند و به عزاداران حسینی حمله ور شدند و حرمت سیدالشهدا را شکستند صحبت ازاین ننگ بزرگ نکردید ؟ چرا زمانی که 22 شهید در جریان فتنه 88 بر روی دست نظام ماند حرفی از این ننگ بزرگ نزدید ؟ راستی برای یکبار هم به سران فتنه و آشوب طلبان حامی آنها صلاح و خیر نظام را تذکر دادید ؟ آیا همراهی با فتنه گران و سکوت در برابر اعمال مجرمانه آشوبگران به صلاح و خیر نظام بود که شما از تذکر خشک و خالی هم دریغ کردید ؟

آقای هاشمی ! سلام رساندن به سران جریان فتنه اونهم از نوع مخصوصش چه معنایی می تواند داشته باشد ؟

دیر نباشد که تاریخ در باره این گفتار ? رفتار و کردار شما قضاوت خواهد و چه بد قضاوتی !!!




موضوع مطلب : هاشمی, رفسنجانی, فتنه
پنج شنبه 92 آذر 14 :: 12:32 عصر :: نویسنده : دریچه نویس
به گزارش جهان، کاظم انبارلویی در روزنامه رسالت نوشت: جناب آقای لاریجانی ریاست محترم مجلس در سالروز گرامیداشت مجاهدت‌های شهید مدرس گفت: "مدرس به شدت مخالف خرج تراشی در هزینه‌های جاری کشور بویژه در مواردی بود که به وابستگی کشور ختم می‌شود. این جمله را باید با طلا نوشت."


لاریجانی افزود: "اگر بودجه متورم نبود دشمن با ابزار تحریم نمی‌توانست حرف زور بزند. امروز متاسفانه درآمد کل کشور صرف هزینه‌های اداری و جاری می‌شود و برای عمران کشور بودجه‌ای وجود ندارد."

در این مورد چند نکته را از باب نقد مشفقانه یادآوری می‌کنم؛

1- بودجه کل کشور را چه مرجعی تصویب می‌کند، آیا نمایندگان مجلس در تصویب "لایحه بودجه" (بخوانید طرح بودجه) نقشی ندارند؟

مطابق تبصره 11 قانون بودجه سال 84 و تکرار همین تبصره در سال‌های بعد بویژه در بند سه قانون بودجه سال 92 با 21 بند و 10 تبصره نیمی از درآمد کل نفت به شرکت ملی نفت اختصاص دارد. این بودجه که فراتر از بودجه عمرانی کشور و حتی بالاتر از تخصیص درآمد نفت در بودجه کل کشور است، صرف چه هزینه‌هایی می‌شود؟

اگر این درآمد نجومی در سال‌هایی که در آمدهای نفت بی‌سابقه بوده صرف هزینه‌های اداری و جاری می‌شد یک فاجعه بود. اسناد بودجه سالیانه کشور نشان می‌دهد این ادعا صحیح نیست. همچنین اسناد بودجه نشان می‌دهد که نیمی از درآمد نفت صرف عمران و آبادی و سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی شده است. پس آن ادعا که در آمد کل کشور صرف هزینه‌های اداری و جاری می‌شود"ناصواب" است.

آقای لاریجانی! بودجه 93 در راه است. حال آنکه تفریغ بودجه سال‌های 90 و 91 هنوز در مجلس خوانده نشده است. بودجه سال‌های گذشته هم حکایت دارد در هیچ سالی حساب شرکت ملی نفت یا وزارت نفت با خزانه و بانک مرکزی تصفیه نشده است. آیا مجلس برای جلوگیری از هرز رفت منابع و شفاف‌سازی درآمدهای نفتی و گازی با سازو کار دیوان محاسبات وظیفه‌ای ندارد؟

مجلس همه ساله نیمی از درآمدهای نفتی را به شرکت ملی نفت اختصاص می‌دهد در حالی که هیچ گزارش رسمی مبنی بر هزینه کرد چنین بودجه‌ای در حوزه نفت و گاز وجود ندارد. آیا بهتر نیست نیمی از همین بودجه را به هزینه‌های عمرانی دولت اختصاص دهید تا حداقل حساب و کتاب آن در تفریغ مشخص باشد؟

پالایشگاه‌های کشور که اکنون خصوصی شده بیش از هفت هزار میلیارد تومان مالیات بر ارزش افزوده سال‌های 90 و 91 را که در حساب‌های آنها رسوب کرده به دولت نمی‌پردازند. صدها میلیارد تومان مالیات بر ارزش افزوده سال 92 هم علی‌رغم وصول، ایصال نشده است.این بخش ناچیزی از درآمدهای دولت است که وصول می شود اما ایصال نمی گردد.آیا دولت و مجلس هنوز در توهم کسری بودجه هستند؟ این کسری‌ها از منظر وصول است یا ایصال؟ هر چند پاسخ این سئوال را باید در تفریغ دید. اما مالیات بر ارزش افزوده جزء در آمد عمومی است چرا می‌گویید کسری داریم، اگر هم نیست بگویید تا مردم خود به پر کردن خزانه دولت اقدام کنند.

2- آقای لاریجانی از گرفتاری اجرای هدفمندی یارانه‌ها به افکار پوپولیستی و عوام زدگی یاد کرد. آیا ایشان و نمایندگان محترم مجلس و اعضای هیئت محترم دولت با شفاف‌سازی اعداد زیر نمی‌خواهند به توهم کسری منابع حاصل از افزایش حامل‌های انرژی پایان دهند؟

1- قیمت تمام شده یک بشکه نفت خام، هزار متر مکعب گاز و یک بشکه میعانات گازی در دریا و خشکی در کشور ما چقدر است؟

2- این نفت و گاز خام به چه قیمت به پالایشگاه‌های کشور فروخته می‌شود؟

3- درآمد حاصل از فروش میعانات گازی و نفتی چقدر است؟

4- درآمد حاصل از فروش در داخل و صادرات فرآورده در سال چقدر است و در کدام بخش و بند جزء قسمت سوم بودجه درج می‌شود؟

5- خصوصی شدن پالایشگاه‌های کشور به چه میزان است؟

مجلس و دولت با تکیه بر قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات "از مقامات نفتی اسناد مثبته" این درآمدها را بخواهند تا هم به عوام‌زدگی در این مورد پایان دهند و هم به توهم کسری بودجه هدفمندی یارانه‌ها!

3- نمایندگان مجلس و دولت‌های گذشته در تدوین و تصویب و تایید بودجه غفلت‌هایی داشته‌اند که اکنون گرفتار آن هستند و همه از عدم شفافیت فریادشان بلند است. بیایید بگو مگوها را خاتمه دهید و وفق اصل 52 قانون اساسی، بودجه را مطابق قانون برنامه و بودجه و قانون محاسبات عمومی بنویسید. به مردم بگویید در آمد کل کشور چقدر است و آن را در سه خزانه تخُس نکنید.

وفق اصل 53 قانون اساسی هم دریافت‌های دولت (درآمد عمومی کشور) را در حساب درآمد مربوط در خزانه متمرکز کنید نه در حساب‌های بانکی دستگاه‌های اجرایی مفتوحه نزد خزانه و همه پرداخت‌ها را هم از خزانه انجام دهید، آن وقت هم مازاد بودجه شفاف و هم خدای ناکرده کسری آن نمایان می‌شود.

نمی‌شود بخش‌های عظیمی از درآمد عمومی را در حساب‌های وزارت نفت نزد خزانه یا صندوق توسعه ملی ببرید و بعد هر ساله از کسری هم سخن بگویید. نمی‌شود همه ساله از تفریغ بودجه کل کشور آن هم ناقص گزارش دهید و از تفریغ منابع و مصارف صندوق ذخیره ارزی، تفریغ درآمدها و هزینه‌های نفتی در اختیار وزارت نفت و تفریغ صندوق توسعه ملی در نهادهای نظارتی از جمله دیوان محاسبات غفلت شود.

جمع جبری سه قلم فروش نفت، فروش گاز طبیعی و فروش میعانات گازی و نفتی در داخل که در صورت‌های مالی شرکت ملی نفت به صورت شفاف وجود دارد نه تنها پاسخگوی پرداخت‌های نقدی و سایر تعهدات قانون هدفمندی یارانه‌هاست بلکه یک مبلغ نجومی هم مازاد دارد. چرا قانونی که دولت و مجلس دو سال برای تصویب آن وقت هزینه کرده‌اند تخطئه می‌شود؟

4- قرار است بزودی رئیس جمهور بودجه سال 93 را تقدیم مجلس کنند. باید ضمن تشکر از ایشان و دیگر همکارانشان در ارائه به موقع بودجه به مجلس که امکان بررسی بیشتری را می‌دهد، پرسید؛ همین اشکالاتی که ریاست محترم مجلس در خرج تراشی در هزینه‌های جاری کشور مطرح کردند وارد است. آن را بر طرف کنند.

باید دید آیا اعداد و ارقام درآمدی و هزینه‌ای شفاف است؟ باید دید آیا نگاه در تدوین بودجه یک نگاه عملی وکارشناسی براساس اقتصاد مقاومتی است؟ اگر این‌گونه نباشد عملاً مشکلات بودجه ریزی و بودجه بندی به قوت خود باقی خواهد ماند.




موضوع مطلب : رئیس محلس، علی لاریجانی، بودچه
< << 6 7 8 9 10 >> >
پیوندها
لوگو
سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ...
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 2
  • بازدید دیروز: 11
  • کل بازدیدها: 205254